امامت

ساخت وبلاگ

حضرت صادق عليه السلام به معلى بن خنيس تعليم فرمود : چون روز نوروز شود، غسل كن و پاكيزه‏ترين جامه ‏هاى خود را بپوش و به بهترين بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار. پس چون از نماز پيشين و پسين و نافله‏ هاى آن فارغ شوى چهار ركعت نمازبگذار (يعنى هر دو ركعت به يك سلام) و در ركعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «انا انزلنا» بخوان و در ركعت دوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل يا ايها الكافرون» و در ركعت سوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل هو الله احد» و در ركعت چهارم، بعد از حمد ده مرتبه «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس» بخوان و بعد از نماز به سجده شكر برو و اين دعا بخوان:

«اللّهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد الاوصياء المرضيين و على جميع انبيائك و رسلت بافضل صلواتك و بارك عليهم بافضل بركاتك وصل على ارواحهم و اجسادهم. اللهم بارك على محمد و آل محمد و بارك لنا فى يومنا هذا الذى فضّلته و كرّمته و شرّفته و عَظّمت خطره. اللهم بارك لى فيما انعمت به علىّ حتى لا اشكر احداً غيرك و وسّع علىَّ فى رزقى يا ذاالجلال و الاكرام. اللهم ما غاب عنّى فلا يغيبنَّ عنى عونك و حفظك و ما فقدتُ من شى‏ءٍ فلا تفقد نى عونك عليه، حتى لا اتكلَّف ما لا احتاج اليه يا ذاالجلال و الاكرام» چون چنين كنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزيده شود .و بسيار بگو: «يا ذالجلا ل و الاكرام»

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : اعمال عید نوروز,مفاتیح الجنان,دعای روز نوروز, نویسنده : محمد emamat بازدید : 462 تاريخ : پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت: 12:33

قتیله بنت اشعث از همسران رسول الله بوده . او بعد از اینکه از وفات رسول الله خبر دار می شود، به همراه قبیله اش مرتد می شود و چندی بعد با عکرمه بن ابی جهل ازدواج می کند.(کنز العمال - المتقی الهندی - ج 13 - ص 708- مؤسسة الرسالة)
عن داود بن أبی هند أن النبی صلى الله علیه وسلم توفی وقد ملک امرأة من کندة یقال لها قتیلة فارتدت مع قومها فتزوجها بعد ذلک عکرمة بن أبی جهل. الطبقات الکبرى - محمد بن سعد - ج 8 - ص 147- دار صادر
تفسیر القرطبی - القرطبی - ج 14 - ص 167 – 168- دار إحیاء التراث العربی. البدایة والنهایة - ابن کثیر - ج 5 - ص 319- دار الفکر. إمتاع الأسماع - المقریزی - ج 6 - ص 100- دار الکتب العلمیة

 جناب عمر بن خطاب و خروج قتیله از جمع امهات المومنین:عمر همچنین در اثر ارتداد، او را از مقام زوجیت و همسرى پیامبر اکرم خلع کرد، چون با این ارتداد،صلاحیت ام المؤمنینی را نداشت. تفسیر القرطبی - القرطبی - ج 14 - ص 168- دار إحیاء التراث العربی
فقال له عمر : إنها والله ما هی من أزواجه ، ما خیرها ولا حجبها . ولقد برأها الله منه بالارتداد. تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 3 - ص 227- دار الفکر. البدایة والنهایة - ابن کثیر - ج 5 - ص 320- دار الفکر

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : ارتداد یک ام المؤمنین,قتیله بنت اشعث,خلع همسر پیامبر از مقام ام المؤمنین توسط عمربن خطاب, نویسنده : محمد emamat بازدید : 561 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 22:28

یكی از عقاید مشهور در آئین مسیحیت، ‌عقیده تثلیث (سه خدایی) است، آنان در عین این كه خود را موحد و یكتا پرست می‎دانند به اقانیم ثلاثه (ذوات سه گانه) عقیده دارند، كه عبارتند از:

1. اقنوم ذات (خدای پدر)
2. اقنوم كلمه (خدای پسر)
3. اقنوم حیات (روح القدس)

به اعتقاد آنان هر یك از آنها به صورت كامل از حقیقت الوهیت برخوردار است و همگی در حقیقت الوهیت یكسانند، پس حقیقت الوهیت یك چیز است، بدین جهت خدا در عین این كه یكی است، سه تا است.
به عبارت دیگر، ذات خداوند (خدای پدر) توسط اقنوم حیات (روح القدس) در اقنوم كلمه (مسیح) حلول كرده و به صورت او نمایان شده است، چنان كه انجیل یوحنا با این عبارت شروع می‎شود:
در ابتدا كلمه بود، و كلمه نزد خدا بود، و كلمه خدا بود، و كلمه جسم گردید و میان ما ساكن شد.

و در رساله پولس حواری، كه حدود ده سال قبل از انجیل یوحنا نگارش یافته آمده است:

خدا، كه در زمان گذشته با اقسام متعدد و طرق مختلف توسط پیامبران با پدران ما تكلم می‎كرد، در این ایام به وساطت پسر خود با ما تكلم نمود، او را وارث جمیع موجودات قرار داد، به واسطه او عالم‎ها را آفرید.

بنابراین، مسیحیان در این باره سه عقیده دارند:

1. مسیح فرزند خدا است.
2. مسیح خدا است (خدای مجسم).
3. سه ذات الهی وجود دارد، و خدا سومی آنها است.

اینها عقایدی است كه قرآن كریم نیز آنها را یادآور شده، و همگی را به عنوان عقاید كفر آمیز تخطئه نموده است، چنان كه می‎فرماید:

1. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ؛آنان كه گفتند خدا همان مسیح فرزند مریم است كافر، شده‎اند».

2. «لَقَدْ كَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ؛ آنان كه گفتند خدا سومی سه تا است، كافر شده‎اند، جز خدای یكتا، خدایی نیست.

3. «وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ یُضاهئونَ قَوْلَ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ؛نصاری گفتند مسیح فرزند خداست، این عقیده آنان همانند عقیده كافران پیشین است.
از این آیه استفاده می‎شود كه اعتقاد به الوهیت مسیح و اینكه او فرزند خداست، از عقاید كافران پیشین وارد دیانت مسیحی شده، و هرگز از عقایدی نیست كه حضرت مسیح آنها را به پیروان خود آموزش داده است. چنان كه گوستاولوبون فرانسوی (1841ـ1931) كه خود پیرو آئین مسیحیت است گفته است:

«مسیحیت در طول پنج قرن نخست از حیات خود، با جذب افكار فلسفی و مذهبی یونانی، رومی، و شرقی تطوراتی یافت، و آمیزه‎ای از عقاید دینی گردید، تثلیث جدید (اب، ابن، روح القدس) جایگزین تثلیث قبلی (نروبی‎تر، وزنون، نرو) گردید، و پرستش خدایان سه گانه جایگزین خدایان قدیم شد.» مسیحیت پس از اسلام , سعی کرده است خود را از شرک و تثلیث پاک و پیراسته معرفی کند و برای سه گانگی - در عین یگانگی خدا - توجیهاتی بیاورد. اما این توجیهات هرگز شرک را از عقاید آنان نزدوده است . بخشی از این توجیهات , به یگانگی ذات و سه گانگی در خاصیت و آثار اشاره دارد و بخشی از آنها, وحدت را در وحدت هر یک از سه خدا می داند و... از آنجا که این توجیهات راه به جایی نمی برد; در نهایت می گویند: راز سه گانگی خداوند, با عقل توجیه نمی شود و قابل فهم نیست و با الفاظ بشری نیز قابل بیان نیست و فقط باید به آن ایمان آورد. اما این ادعا (غیرقابل توجیه عقلی بودن تثلیث ) در کنار اعتراف به وحدانیت خداوند, زمانی می تواند شائبه شرک را بزداید که اعتراف به وحدانیت خداوند. به معنای وحدانیت او در الوهیت , خالقیت , ربوبیت و... باشد; به گونه ای که هیچ موجود دیگری - به طور مستقل از خداوند یکتا - الوهیت , خالقیت و ربوبیت نداشته باشد. در حالی که مسیحیت هرگز حاضر نیست الوهیت مستقل خدایان سه گانه خویش را انکار کند. گرچه برخی از متفکران مسیحی , این توجیه را پذیرفته و سه اقنوم را مظاهر یک خدا می دانند. اما این توجیه هرگز از سوی ارباب کلیسا پذیرفته نشده است و در واقع عقیده این متفکران , خارج از عقیده عام مسیحیت است .

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : تثلیث,شرک,مسیحیت,گوستاولوبون,مسح بن مریم,عیسی مسیح,پسرخدا, نویسنده : محمد emamat بازدید : 520 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 21:29

سه جنگ به  حضرت علی پس از پیامبرتحمیل شد

1- جنگ جمل با گروهی از پیمان شکنان ( شکستن بیعت با حضرت ) به رهبری طلحه وزبیر وتشویق عایشه که به دلیل نقض پیمان به ” ناکثین ” تعبیر شد. این جنگ در سال 36هجری درنزدیکی بصره باکشته شدن ده تا بیست هزارتن ازناکثین وشهادت تنها ده تن ازیاران امام درمدت یک روز پایان یافت . علت این بود که طلحه وزبیر خودراپس ازپیامبر محق بر حکومت می دیدند . همیشه درصدد بودند رهبری امت را به عهده بگیرند ولی دردوران سه خلیفه موفق نشدند تااین که پس از کشته شدن عثمان همه ی حوادث را به نفع خود تعبیر کردند وتوطئه خود بر علیه امام را شروع کردند. ازطرفی اگر خودرا لایق خلافت نمی دیدند توقع حکمرانی شام برای زبیر وعراق برای طلحه با آن همه افتخارات وسابقه جهادی زمان پیامبر داشتند تا جایگاه ویژه ای درحکومت امام علی داشته باشند . ازطرفی چون درامرحکومت با آنان مشورت نمی شد کینه ی بیشتری دردل گرفتند . پس یکی  عدل علی را برنمی تابیدند  ودیگری خونخواهی عثمان که احساسات مردم عادی را جریحه دارکرده بودرا بهانه واین جنگ را دامن زدند. طرف مخاصم چون بیعت شکنی کرده و مأموران حکومتی بصره  را به قتل رسانیده بودند ولی باز حضرت مولا به آنان فرصت دادتا به متارکه ی جنگ بپردازند.اتمام حجت مذاکرات فراوان باعث شد تا زبیر صحنه جنگ را ترک نماید. حضرت در سه روز فرصتی که داد با تمام تحریکات وشوق طرفدارانش به جنگ هرگز حمله را آغاز نکرد ولی دشمن چندین بار به لشکرامام یورش برد بازهم امام دستور حمله نداد به صورتی که مورد اعتراض ابن عباس یکی ازفرماندهان سپاه خود واقع شد .امام برای ترک جنگ به یکی از اصحاب قرآن داد تا ازدشمن بخواهد حکم کتاب الهی را گردن نهند ولی نه تنها به موعظه عمل نکردند بلکه حامل قرآن راکشتند . برخی از علمای اهل سنت مانندابوحنیفه ، عبدالقاهرجرجانی ، ابن کثیر ، ابوالمعالی وابن حجرو... امام رادرجنگ محق دانسته ومخالفانش را یاغی واهل آتش دانسته اند .  

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : ناکثین,قاسطین,مارقین,خوارج,صفین,نهروان,جمل, نویسنده : محمد emamat بازدید : 444 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:12

مناقشه در وثاقت ابو هريره : 
چگونه ممكن است ابوهريره دروغگو باشد ؛ در حالي كه از وي روايات فراواني  در كتاب‌هاي روائي نقل شده است ؟
در جواب مي‌گوييم : كثرت روايت ، هيچ وقت دلالت بر راستگویی آن شخص نخواهد بود ؛ چرا كه راوي هر چه دروغ‌‌گوتر باشد ، رواياتش نيز افزايش خواهد يافت و ابو هريره مصداق كامل و اتم اين مطلب است او راوی حدود 5000 حدیث است یعنی دین اهل سنت مدیون احادیث اوست آنکه عمر بر او تازیانه زد و او را دزد خواند و تهديد به تبعیدش کرد، ببینید دین خود را مدیون چه شخصیتی هستید پس اگر دروغگویی او از منابع اهل سنت ثابت شود هیچ حدیث او محلی از اعتنا نخواهد داشت  .

 

عمر ، ابوهريره را دشمن خدا مي‌داند :
مورخين نقل كرده‌اند كه عمر بن خطاب در سال 21 هـ ابوهريره را به عنوان والي به بحرين فرستاد . به خليفه خبر دادند كه ابو هريره مال و ثروت هنگفتي جمع آوردي كرده است . خليفه در سال 23 وي را عزل و به مدينه فراخواند . وقتي كه ابو هريره آمد ، عمر به وي گفت :
يا عدوّ الله وعدوّ كتابه، أسرقت مال الله؟!
اي دشمن خدا و دشمن كتاب خدا ! مال خدا را سرقت مي‌كني ؟
ابوهريره در جواب گفت :
لم أسرق وإنّما هي عطايا الناس لي .
دزدي نكرده‌ام ، اين‌ها هديه‌هايي است كه مردم به من داده‌اند !
تاريخ الإسلام ، الذهبي ، ج 4 ص 356 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 8 ص 121 و الطبقات الظكبرى ، ابن سعد ، ج4 ، ص335 و... .

 

در اين جا بايد از ابوهريره سؤال كرد كه آيا اگر شما والي و حاكم آن جا نبوديد ، بازهم از اين هديه‌هاي به شما مي‌دادند ؟ چرا در آن سالهايي كه حاكم مسلمانان نبودي ، كسي به تو چنين هدايایي نمي‌داد؟ .

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : ابوهریره, شیخ الحدیث,جاعل حدیث,ابوهریره دروغگوست, نویسنده : محمد emamat بازدید : 422 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:11

از جنایات معاویه دستور سب و لعن امام علی (علیه السلام) بود،ابن عساكر در تاريخ مدينه دمشق و احمد بن حنبل در العلل مي‌نويسد :

عن ابن عون عن عمير بن إسحاق قال كان مروان بن الحكم أميرا علينا ست سنين فكان يسب عليا كل جمعة على المنبر ثم عزل فاستعمل سعيد بن العاص سنتين فكان لا يسبه ثم عزل وأعيد مروان فكان يسبه فقيل يا حسن ألا تسمع ما يقول هذا فجعل لا يرد شيئا قال وكان حسن يجئ يوم الجمعة فيدخل في حجرة النبي ( صلى الله عليه وسلم ) فيقعد فيها فإذا قضيت الخطبة خرج فصلى ثم رجع إلى أهله .

تاريخ مدينه دمشق ، ج57 ، ص243 و العلل ، احمد بن حنبل ، ج3 ، ص176 .

عمير بن اسحاق مي‌گويد : مروان حكم در مدت شش سالي كه بر ما حكومت مي‌كرد ، هر جمعه در منبرش علي (عليه السلام) را سبّ مي‌كرد ، سپس او را عزل كردند و به مدت دو سال سعيد بن عاص والي شد و جاي مروان را گفت ؛ ولي او علي (عليه السلام) را سبّ نمي‌كرد . به همين جهت عزل شد و مروان دوباره برگشت و بر ما والي شد و سبّ علي (عليه السلام) را شروع كرد . به امام مجتبي (عليه السلام) گفتند : مگر نمي شنوي كه چه مي‌گويد ؟ امام اعتنا نمي‌كرد . آن حضرت روز جمعه به مسجد مي‌آمد و به دورن حجره پيامبر مي رفت و همان جا مي نشست ، پس از اتمام خطبه جمعه بيرون مي‌آمد و نمازش را مي‌خواند و به منزلش برمي‌گشت .

سيوطي در تاريخ الخلفاء مي نويسد :

عن عمير بن إسحاق قال: كان مروان أميراً علينا فكان يسب علياً كل جمعة على المنبر وحسن يسمع فلا يرد شيئاً ثم أرسل إليه رجلا يقول له بعلي وبعلي وبعلي وبك وبك وما وجدت مثلك إلا مثل البغلة يقال لها من أبوك؟ فتقول أمي الفرس فقال له الحسن: أرجع إليه فقل له إني والله لا أمحو عنك شيئاً مما قلت بأن أسبك ولكن موعدي وموعدك الله .

تاريخ الخلفاء ، ترجمه امام حسن عليه السلام .

از عمير بن بن اسحاق نقل شده است كه گفت : فرمانده و امير بر ما مروان حكم بود كه در هر جمعه‌ بر فراز منبر علي (عليه السلام) سبّ ولعن مي‌كرد ، فرزندش امام حسن مي‌شنيد ؛‌ ولي سخني نمي‌گفت ، مروان كسي را فرستاد كه در حضور امام از خودش و پدرش بدگويي كرد و گفت : مانند تو نيافتم مگر استر و اسب ، از او پرسيدند پدرت كيست ؟ گفت : اسب . امام مجتبي (عليه السلام) فرمود : برو به مروان بگو من پاسخي نمي‌دهم و همانند تو فحش نمي‌دهم تا آثار خطا و گناهانت محو شود ؛ بلكه ديدار و وعده من و تو قيامت در محضر خداوند است .

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : مروان,آل مروان,معاویه,ناسزاگویی به علی, نویسنده : محمد emamat بازدید : 600 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 21:32

ابن قتيبه دينوري مي‌نويسد :
عائشه بيرون شهر مدينه بود ، به وي خبر دادند ، عثمان كشته شد و مردم با علي عليه السلام بيعت كرده‌اند ، گفت : دور نمي بينم كه آسمان بر زمين خراب شود ، به خدا عثمان مظلوم كشته شد ، من به خونخواهي او قيام خواهم كرد ، عبيد در جوابش گفت : تو اولين كسي بودي كه بد خواه او بودي و مردم را عليه او تحريك كردي ، تو بودي كه گفتي :  بكشيد نعثل را ، او كافر شده است . عائشه گفت : آري ، به خدا گفتم ، و مردم گفتند ، ولي راي اخير من بهتر از اولي است . عبيد گفت : اين عذر و بهانه‌ات سست و ضعيف است ، سپس به اين شعر تمثل جست و گفت :

تو از رأي و نظرت بازگشتي ، طوفان بر پا كردي و همه جارا آب فرا گرفت ، تو خودت فرمان كشتن خليفه را به دليل كفرش صادر كردي و ما از تو اطاعت كرديم ، پس قاتل او كسي است كه فرمان قتل را صادر كرد .

پس از رسيدن خبر تمرد شاميان از بيعت با علي عليه السلام ، عائشه دستور داد هودجي از آهن ساخته شود و سوراخ‌هايي در آن قرار دهند تا بيرون را به تواند ببيند ، سپس در حالي كه زبير و طلحه و عبد الله بن زبير ومحمد بن طلحه او را همراهي مي كردند از شهر مدينه بيرون آمد (فاجعه جنگ جمل) .

الدينوري ، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ) ، الإمامة والسياسة ، ج 1 ، ص 48 ، باب خلاف عائشة رضي الله عنها على علي [عليه السلام] ، تحقيق : خليل المنصور ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ - 1997م ؛ الشيباني ، أبو الحسن علي بن أبي الكرم محمد بن محمد بن عبد الكريم (متوفاي630هـ) ، الكامل في التاريخ ، ج 3 ، ص 100 ، با تفاوت جزئي ، تحقيق عبد الله القاضي ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة الثانية ، 1415هـ

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : شترسواری عایشه در جنگ جمل جلوی نامحرم,عایشه شترسوار,جنگ جمل,شتر عایشه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 459 تاريخ : چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت: 19:52

 

طبري و ابن اثير و ابن قتيبه و ديگران بر اين هستند كه:كساني كه اجتماع كردند و اجماع، بر فراخواني مردم به مدينه، همه‌شان صحابه بودند.

 

طبري در تاريخش مي‌گويد:تمام صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) كه در مدينه بودند، نامه نوشتند به صحابه‌اي كه در خارج از مدينه بودند:كتب من بالمدينة من أصحاب النبي صلى الله عليه وسلم إلى ما بالآفاق منهم و كانوا قد تفرقوا في الثغور انكم إنما خرجتم أن تجاهدوا في سبيل الله عز وجل تطلبون دين محمد صلى الله عليه و سلم، فإن دين محمد قد أفسد من خلفكم و ترك، فهلموا فأقيموا دين محمد صلى الله عليه و سلم فأقبلوا من كل أفق حتى قتلوه.(تاريخ طبري، ج3، ص401، حوادث سال 35 هجري - الكامل لإبن اثير، ج3، ص150 و 168)


صحابه در گوشه و كنار عالم، متفرق شده بودند. به آنها نوشته شد كه شما رفته‌ايد به كشورهاي دور دست براي جهاد كردن و احياء دين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، در حاليكه خليفه شما عثمان، دين پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را به فساد كشانده است و ترك كرده است. پس جمع شويد و بيائيد تا دين محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را بپا بداريد. صحابه از تمام گوشه و كنار جهان آمدند به مدينه و عثمان را كشتند.



 

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : صحابه عثمان را به قتل رساندند,قتل عثمان,فساد کردن عثمان,عثمان ذی النورین, نویسنده : محمد emamat بازدید : 418 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:13

روايات بسياري در كتاب‌هاي اهل تسنن وجود دارد كه ثابت مي‌كند ، خليفه اول به همراه عده‌اي از دشمنان اهل بيت ، به خانه وحي هجوم برده و آن جا را به آتش كشيده‌اند ؛ در حالي كه فاطمه زهرا سلام الله عليها به همراه نوادگان رسول خدا در داخل خانه بوده‌اند .
جويني « استاد ذهبي » از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه روايت مي کند :روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم نشسته بود ، حسن بن علي بر او وارد شد ، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد ، اشك آلود شد ، سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد ، مجدداً پيامبر گريست . در پي آن دو ، فاطمه و علي عليهما السلام بر پيامبر وارد شدند ، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد ، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه را پرسيدند ، فرمود :
وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة .
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏ .

فرائد السمطين ج2 ، ص 34 و 35 .
زماني كه فاطمه را ديدم ، به ياد صحنه‌اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد ، گويا مي‌بينم ذلت وارد خانۀ او شده ،‌ حرمتش پايمال گشته ، حقش غصب شده ، از ارث خود ممنوع گشته ، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد ، سقط شده ؛ در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند : وا محمداه ! ؛ ولي كسي به او پاسخ نمي‌دهد ،‌ کمک مي خواهد ؛ اما كسي به فريادش نمي‌رسد .
او اول كسي است كه از خاندانم به من ملحق مي‌شود ؛ و در حالي بر من وارد مي‌شود كه محزون ، گرفتار و غمگين و شهيد شده است .
و من در اينجا مي‌گويم : خدايا لعنت كن هر كه به او ظلم كرده ، كيفر ده هر كه حقش را غصب كرده ، خوار كن هر كه خوارش كرده و در دوزخ مخلد كن هر كه به پهلويش زده تا فرزندش را سقط كرده و ملائكه آمين گويند .

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : شهادت حضرت فاطمه در کتب اهل سنت,عمر بن خطاب,سقط شدن محسن,هجوم به خانه وحی, نویسنده : محمد emamat بازدید : 397 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:14

اهل سنت در تعریف خوارج می گویند :

الخوارج : كل من خرج على الإمام الحق الذي اتفقت عليه الجماعة يسمى خارجياً سواء كان ذلك الإمام أيام الصحابة - رضي الله عنهم - أم أيام من تبعهم بإحسان إلى يوم الدين.

طبق این تعریف که در اکثر کتب اهل سنت آمده خارجی کسی است که بر امامی که جماعتی بر آن اجماع دارند خروج کند می گویند چه این امام در زمان صحابه باشد وچه در زمان تابعین .

پس عایشه که بر امیر المومنین(علیه السلام ) خروج کرد وجنگ جمل را براه انداخت جزء خوارج می باشد .کتاب الصحابه ج 1ص 178 و ... ( شهرستانی هم در تعریف خوارج همین نظر را دارد )

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : خوارج, خوارج در اهل سنت, معني خوارج, خوارج زمان,عایشه,حمیرا,ام المؤمنین عایشه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 486 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1392 ساعت: 18:40

 ابن ابی شیبه در کتاب خویش المصنف می گوید:

 

حدثنا أبو بكر قال حدثنا وكيع عن العلاء بن عبد الكريم اليامي عن عمار بن عمران رجل من زيد الله عن امرأة منهم عن عائشة أنها شوفت جارية وطافت بها وقالت لعلنا نصطاد بها شباب قريش.(الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج4، ص49، ح17664، و ج4، ص484، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد ـ الرياض، الطبعة: الأولى، 1409هـ./لسان العرب، ج9، ص185، ناشر: دار صادر ـ بيروت، الطبعة: الأولى/النهاية في غريب الحديث والأثر، ج2، ص509، تحقيق طاهر أحمد الزاوي ـ محمود محمد الطناحي، ناشر: المكتبة العلمية ـ بيروت ـ 1399هـ ـ 1979م./تاج العروس من جواهر القاموس، ج23، ص534، تحقيق: مجموعة من المحققين، ناشر: دار الهداية.)

 

از عائشه روايت شده است كه روزى كنيزى را آرايش كرده و او را چرخاند و گفت: شايد بتوانيم با اين كنيز، جوانان قريش را شكار كنيم!

 

 

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : عایشه,شکار جوانان قریش,آرایش کنیز عایشه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 540 تاريخ : سه شنبه 20 اسفند 1392 ساعت: 18:20

آیا عایشه کافر شد؟
عن عائشة رفعته:ان الله قد عهد إلي من خرج علي عليّ فهو کافر في النار،قيل:لم خرجت عليه؟!قالت:أنا نسيت هذا الحديث يوم الجمل حتي ذکرته بالبصرة و أنا استغفر الله.نابيع المودة، باب مودة الثالثة،ص.294

عایشه با سند مرفوع روایت میکند از رسول خدا که فرمودند:خداوند با من عهد کرد که هر کس بر علی علیه السلام خروج کند کافر بوده و در آتش جهنم خواهد بود. به او گفته شد: پس برای چه بر ضد او قیام کردی ؟ عایشه پاسخ داد:من این حدیث را فراموش کرده بودم تا اینکه در بصره به یادم آمد و من از این عملم استغفار میکنم.

اگر ثابت بشه که این استدلال عایشه باطله و استغفار کردن خالی برای این کار بی فایده است آیا به اقرار و اعتراف خود عایشه!! او مستحق لعن و عذاب الهی نیست همانطور که خدا کفار ! رو در قران کریم لعن کرده ؟؟

بعد از خواندن این حدیث چند سوال به ذهن من رسید که ازاقایون سنی استدعا دارم جواب منو بدهند و منو از این سردرگمی برهانند!!!

1-در سرتاسر کتب سنی ها هر جا سخن از عایشه میشه سخنها از ذکاوت و هوش و استعداد بالای عایشه ذکر میکنند با این وجود آیا شما باورتون میشه که عایشه یه حدیث به این مهمی رو فراموش کرده باشه ؟

2-حالا بر فرض که فراموش کرده باشه با یه استغفار این گناه کفر بخشیده میشه ؟؟

3-الان بنا بر اقرار عایشه که خودش عامل جنگ جمل بود و 20000 مسلمان به خاطر این کارش کشته شدند و عملش هم گناه بوده ایا نبایستی دیه و یا رضایت مقتولین رو به دست بیاره؟ آیا چنین کاری رو کرد؟

4-اصلا بر فرض که این حدیث رو یادش رفته باشه آیا نمیدونست که امیرالمومنین خلیفه ای است که همه مردم با او بیعت کرده اند و پیامبر هم به او وصیت کرده اند یعنی هم منتخب رسول الله بود و هم منتخب مردم. آیا اینم فراموش کرده بود که جنگ با خلیفه رسول الله حرام است به هر دلیلی؟؟

5-بنابر این روایت عایشه آیا نمیشه ما هم عایشه رو لعن کنیم و بعد استغفار کنیم ؟؟؟

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : کفر عایشه,کفر ام المؤمنین,ام المفسدین,تکفیر عایشه,جنگ جمل, نویسنده : محمد emamat بازدید : 546 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 19:38

وقتی معاویة بن یزید بن معاویة (نوه معاویه) به حکومت رسید، به منبر رفت و چنین گفت:

وَقد بتر عمر يزِيد لسوء مَا فعله واستجابة لدَعْوَة أَبِيه فَإِنَّهُ ليم على عَهده إِلَيْهِ فَخَطب وَقَالَ اللَّهُمَّ إِن كنت إِنَّمَا عهِدت ليزِيد لما رَأَيْت من فعله فَبَلغهُ مَا أملته وأعنه وَإِن كنت إِنَّمَا حَملَنِي حب الْوَالِد لوَلَده وَأَنه لَيْسَ لما صنعت بِهِ أَهلا فاقبضه قبل أَن يبلغ ذَلِك

فَكَانَ كَذَلِك لِأَن ولَايَته كَانَت سنة سِتِّينَ وَمَات سنة أَربع وَسِتِّينَ لَكِن عَن ولد شَاب صَالح عهد إِلَيْهِ فاستمر مَرِيضا إِلَى أَن مَاتَ وَلم يخرج إِلَى النَّاس وَلَا صلى بهم وَلَا أَدخل نَفسه فِي شَيْء من الْأُمُور وَكَانَت مُدَّة خِلَافَته أَرْبَعِينَ يَوْمًا وَقيل شَهْرَيْن وَقيل ثَلَاثَة شهور وَمَات عَن إِحْدَى وَعشْرين سنة وَقيل عشْرين وَمن صَلَاحه الظَّاهِر أَنه لما ولي الْعَهْد صعد الْمِنْبَر فَقَالَ إِن هَذِه الْخلَافَة حَبل الله وَإِن جدي مُعَاوِيَة نَازع الْأَمر أَهله وَمن هُوَ أَحَق بِهِ مِنْهُ عَليّ بن أبي طَالب وَركب بكم مَا تعلمُونَ حَتَّى أَتَتْهُ منيته فَصَارَ فِي قَبره رهينا بذنوبه ثمَّ قلد أبي الْأَمر وَكَانَ غير أهل لَهُ وَنَازع ابْن بنت رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فقصف عمره وانبتر عقبه وَصَارَ فِي قَبره رهيبا بذنوبه ثمَّ بَكَى وَقَالَ إِن من أعظم الْأُمُور علينا علمنَا بِسوء مصرعه وبئيس منقلبه وَقد قتل عترة رَسُول الله صلى الله عَلَيْهِ وَسلم وأباح الْحرم وَخرب الْكَعْبَة وَلم أذق حلاوة الْخلَافَة فَلَا أتقلد مرارتها
(صواعق المحرقة ابن حجر 641/2 باب الخاتمه في بيان اعتقاى اهل السنه و الجماعه)

«يزيد بن معاويه در سال 64 هـ. به هلاكت رسيد. پسر جوان او كه مردي صالح و شايسته و همواره بيمار بود، به عنوان ادامه خلافت، قدمي به پيش ننهاد و از آن استقبال نكرد و در هيچ امري مداخله ننمود. او حدود چهل روز و به قولي دو يا سه ماه خليفه بود. در سن بيست سالگي به منبر رفت و گفت: «إِنَّ هذِهِ الْخِلافَةِ حَبْلُ اللهِ». خلافت ريسمان الهي است كه جدم معاويه به ناحق از آنِ خود كرد و حال آن كه اين حق از آنِ علي بن ابي طالب بود. هنگامي كه جدم با گناهانش در قبر آرميد، پدرم خلافت را غاصبانه عهده دار گرديد، درحالي كه خلافت حق پسر دختر پيامبرخدا بود و پدرم نيز هم اكنون در قبر خود با گناهان بسيارش، دست به گريبان است».

او پس از اين اعترافات گريست و گفت:

«عظيم ترين و وحشتناك ترين عمل پدرم، قتل عترت رسول خدا (صلي الله عليه وآله)، روي آوردن به ميگساري و تخريب خانه خدا است. من راه آنان را ادامه نخواهم داد و مقلّد آنان نيستم و اختيار شما مردم با خود شماست، اگر جهان مداري و دنياداري خوب است، ما به قدر لازم به آن رسيديم و اگر بد است به اين مقدار كه رسيديم ذُريّه ابي سفيان را كافي است». سپس از انظار مردم پنهان شد و بعد از چهل روز در گذشت.

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : معاویه صغیر,نوه معاویة بن یزید بن معاویه,نظر نوه معاویه در مورد معاویه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 430 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 19:41

حافظ هیثمی در مجمع الزواید ج5 ص 218 از معاویه و ابو داود الطیالس در مسند خودش ص259 و از طریق عبدالله بن عمر نقل کرده :«من مات بغیر امام مات میتة جاهلیة.»و مسلم در صحیح خودش ج 6 ص22 و بیهقی در سنن خودش ج 8 ص 156آورده:« من مات و لیس فی عنقه بیعة مات میتة جاهلیة .»و تفتازانی در شرح المقاصد ج 2 ص275 آورده :« من مات و لم یعرف مام زمانه مات میتة جاهلیة.»  با توجه به اسناد ذکر شده ،معلوم است که اهل سنت خود  قبول دارند که هر کس بميرد و امام زمان خود را نشناسد و يا بيعت با امام زمان خود نداشته باشد به مرگ جاهليت از دنيا رفته است.، سوال اين است که  ،در حال حاضر امام زمان اهل سنت کيست ؟و با چه کسي به عنوان امام زمان بيعت کرده اند؟

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : امام زمان,اهل سنت,امام زمان اهل سنت, نویسنده : محمد emamat بازدید : 383 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 14:43

 

تبليغات بني اميه در باره معاويه و فضائل ساختگي وي به حدي رسيده بود كه مردم شام حتي او را از انبياء اولو العزم نيز برتر مي‌دانستند !

أبو سعد آبي (متوفاي421هـ) در محاضرات و صيرفي حنبلي (متوفاي500هـ) در الطيورات مي‌نويسند :

أن ثلاثة من المشايخ حضروا الجامع . فقال واحد لآخر : جُعلت فداك ، أيهما أفضل : معاوية بن أبي سفيان أم عيسى بن مريم ؟ فقال : لا والله ما أدري . فقال الثالث : يا كشخان ، تقيس كاتب الوحي إلى نبيّ النصارى ؟ .

الآبي ، أبو سعد منصور بن الحسين ، نثر الدر في المحاضرات ، ج 7 ، ص 209 ، تحقيق : خالد عبد الغني محفوط ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت /لبنان ، الطبعة : الأولى ، 1424هـ - 2004م ./الصيرفي الحنبلي ، أبو الحسين المبارك بن عبد الجبار الطيوري بن عبد الله ، الطيوريات من انتخاب الشيخ أبي طاهر السلفي ، ج 1 ، ص 113 ، تحقيق : دسمان يحيى معالي ، عباس صخر الحسن ، ناشر : أضواب السلف  - الرياض / السعودية ، الطبعة : الأولى ، 1425هـ -2004م

سه نفر از بزرگان در مسجد جامع نشسته بودند ، يكي از آنان به ديگري گفت : معاويه برتر است يا عيسی بن مريم ؟ گفت : نمي دانم ، نفر سوم گفت : كاتب وحي را با پيامبر نصارا مقايسه مي كني ؟

 

 

تقي الدين حموي (متوفاي838هـ) در طيب المذاق مي‌نويسد :

ومن ذلك أن رجلاً سأل بعضهم وكان من الحمق على الجانب عظيم فقال أيما أفضل عندك ؟ معاوية أو عيسى بن مريم ؟ فقال ما رأيت سائلا أجهل منك، ولا سمعت بمن قاس كاتب الوحي إلى نبي النصارى !!!

الحموي ، تقي الدين أبي بكر بن علي بن عبد الله التقي المعروف ابن حجة ، طيب المذاق من ثمرات الأوراق ، ج 1 ، ص 157 ، ، تحقيق : أبو عمار السخاوي ، ناشر : دار الفتح - الشارقة - 1997م .

شخصي احمق از ديگري پرسيد : معاويه برتر است يا عيسي بن مريم ؟ گفت : احمق‌تر از تو نديده‌ام ؛ چون تا كنون نشنيده‌ام كسي كاتب وحي را با پيامبر نصارا مقايسه نمايد .

 

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : معاویه برتر از عیسی,کاتب وحی,خال المؤمنین,عیسی مسیح, نویسنده : محمد emamat بازدید : 361 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 14:46

پس از آنكه كشته شدن محمد بن ابى بكر به عايشه رسيد در مرگش بيقرارى بسيار نمود و پيوسته در قنوت و بعد از نماز به معاويه و عمرو بن عاص نفرين مى نمود. اين موضوع را طبرى در ج 6 ص 6. تاريخش و ابن اثير در ج 3 ص 155 " كامل " خود و ابن كثير در ج 314 7 تاريخ خود و ابن ابى الحديد در ج 2 ص 33 " شرح نهج البلاغه " روايت كرده اند.

 

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : عائشه,حمیرا,ام المؤمنین,نفرین عایشه,معا,یه,عمرو بن عاص, نویسنده : محمد emamat بازدید : 371 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 14:11

1-مفسرين و علماى اهل سنت، نظير: امام ثعلبى و امام فخر رازى آورده اند كه پيامبر خدا در عالم رؤيا ديد بنى اميه مانند بوزينگان از منبر آن حضرت بالا و پايين مى روند.جبرئيل اين آيه شريفه را آورد:وَما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلاّ طُغْياناً كَبِيراً.آنچه كه در خواب به تو نشان داديم فتنه و امتحان براى اين مردم مى باشد، و درختى است كه در قرآن از آن به لعن ياد شده ـ شجره بنى اميه ـ و ما به ذكر آيات عظيم، آن ها را از خدا مى ترسانيم و لكن چيزى جز كفر و طغيان بر آن ها نيفزايد بنى اسرائيل (17):60http://sonnat.net/upload/article/0EDEEA19.901D.4B95/2JUKQP0F_pic.png?d=

کلیک کنید

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : شجره ملعونه,آل ابوسفیان,بنی امیه,معاویه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 419 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 13:50

شبکه های وهابی که تمام عزم خود را در تضعیف فضائل علی بن ابی طالب گذاشته اند،مدعی شده اند که حضرت علی علیه السلام،مانند دیگر صحابه بود،و هیچ فضیلت خاصی نداشته است.
اشکالی ندارد،ناصبی بودن،همین جاها مشخص می شود.
اما در پاسخ به این وهابیون می گوییم:
حاکم نیشابوری در المستدرک،روایت جالبی را نقل کرده است که ثابت می کند امیرالمومنین علیه السلام،اعلم از همه صحابه است.وهابیون عجله نکنند،قبل از اینکه به این بنده خدا(حاکم نیشابوری )حمله کنید و بگویید این از اوهام حاکم هست،خدمتتان عرض کنیم که ذهبی هم ذیل این روایت می گوید:این روایت،شرایط صحیح بخاری و مسلم را دارد.اکنون روایت بسیار جالب را با هم می خوانیم:
عن قیس بن أبی حازم قال : کنت بالمدینة فبینا أنا أطوف فی السوق إذ بلغت أحجار الزیت فرأیت قوما مجتمعین على فارس قد رکب دابة و هو یشتم علی بن أبی طالب و الناس و قوف حوالیه إذ أقبل سعد بن أبی وقاص فوقف علیهم فقال : ما هذا ؟ فقالوا : رجل یشتم علی بن أبی طالب فتقدم سعد فأفرجوا له حتى وقف علیه فقال : یا هذا على ما تشتم علی بن أبی طالب ألم یکن أول من أسلم ألم یکن أول من صلى مع رسول الله صلى الله علیه و سلم ألم یکن ازهد الناس ألم یکن أعلم الناس ؟ و ذکر حتى قال : ألم یکن ختن رسول الله صلى الله علیه و سلم على ابنته ألم یکن صاحب رایة رسول الله صلى الله علیه و سلم فی غزواته ؟ ثم استقبل القبلة و رفع یدیه و قال : اللهم إن هذا یشتم ولیا من أولیائک فلا تفرق هذا الجمع حتى تریهم قدرتک قال قیس : فو الله ما تفرقنا حتى ساخت به دابته فرمته على هامته فی تلک الأحجار فانفلق دماغه و مات
هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه
تعلیق الذهبی قی التلخیص : على شرط البخاری ومسلم.
المستدرک للحاکم ج3ص571  دارالکتب العلمیه

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : امیرالمؤمنین,صحابه,سعد بن أبی وقاص,علی برتر از همه صحابه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 333 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت: 13:57

قال أحد كبار علماء الألمان فی الأستانة لبعض المسلمین وفیهم أحد شرفاء مكة : إنه ینبغی لنا أن نقیم تمثالا من الذهب لمعاویة بن ابوسفیان فی میدان كذا من عاصمتنا ( برلین ) قیل له : لماذا ؟ قال : لأنه هو الذی حول نظام الحكم الإسلامی عن قاعدته الدیمقراطیة إلى عصبیة الغلب ، ولولا ذلك لعم الإسلام العالم كله ، ولكنا نحن الألمان وسائر شعوب أوربة عربا ومسلمین .

یکى از دانشمندان بزرگ غربى گفته بود که: «شایسته است که ما مجسمه معاویه را از طلا بسازیم و در میدان پایتخت کشور قرار دهیم.» از وى علت این سخن را پرسیدند، پاسخ داد: لأنّه هو الذى حوّل نظام الحکم الإسلامى عن قاعدته الدیمقراطیّه إلى عصبیّه الغلب، ولو لا ذلک لعمّ الإسلام العالم کلّه، ولکنّا نحن الألمان وسائر شعوب أروبه عربا مسلمین
زیرا معاویه بود که سیستم حکومت اسلامى را از نظام دموکراسى به نظام استبدادى تبدیل کرد؛ اگر معاویه این کار را نکرده بود اسلام سراسر جهان را فرا گرفته بود و مردم آلمان و سایر کشورهاى اروپایى همه مسلمان عربى بودیم.


تفسیر المنار، ج ۱۱، ص ۲۶۰
الوحى المحمدى، ص ۲۳۲
محمود أبو ریه، ص ۱۸۵
مع رجال الفکر، ج ۱، ص ۲۹۹



 

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : معاویه,خلافت معاویه,حکومت اسلامی,خلفای راشدین,مجسمه معاویه, نویسنده : محمد emamat بازدید : 398 تاريخ : سه شنبه 27 اسفند 1392 ساعت: 20:05

ذهبى در سير أعلام النبلاء، ابن كثير دمشقى در البداية والنهاية و ابن حجر در الإصابة مى‌نويسند:
دخل معاوية على عمر وعليه حلة خضراء فنظر إليها الصحابة فلما رأى ذلك عمر وثب إليه بالدرة فجعل يضربه بها وجعل معاوية يقول يا أمير المؤمنين الله الله فى فرجع عمر إلى مجلسه فقال له القوم لم ضربته يا أمير المؤمنين وما فى قومك مثله فقال والله ما رأيت إلا خيرا وما بلغنى إلا خير ولو بلغنى غير ذلك لكان منى إليه غير ما رأيتم ولكن رأيته وأشار بيده فأحببت أن أضع منه ما شمخ....
معاويه در حالى كه لباس نو و سبزى بر تن داشت بر عمر وارد شد، صحابه با نگاهشان وى را استقبال كردند، عمر از جايش پريد و با تازيانه آغاز كرد به كتك زدن معاويه، معاويه گفت: چرا كتك مى‌زنى؟ عمر پاسخى نداد تا سر جايش نشست.
پرسيدند: چرا اين جوان را كتك زدي، او در ميان طرفدارانت بهترين فرد است. گفت: از معاويه خوبى ديده و شنيده‌ام؛‌ ولى احساس كردم با پوشيدن اين لباس غرور و تفاخر او را گرفته است، خواستم از سرش بيرون برود.
الذهبي، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، (متوفاي748هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 135، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.
القرشي الدمشقي، إسماعيل بن عمر بن كثير أبو الفداء (متوفاي774هـ)، البداية والنهاية، ج 8، ص 125،، ناشر: مكتبة المعارف – بيروت.
العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل (متوفاي852 هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 6، ص 154، تحقيق علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولى، 1412هـ – 1992م.

امامت...
ما را در سایت امامت دنبال می کنید

برچسب : کتک خوردن معاویه از عمر,معاویه عمر,ذهبی, نویسنده : محمد emamat بازدید : 326 تاريخ : چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت: 17:31